چچ

انبوه سازی و شهرک های مسکونی

امروزه یکی از موضوعات حیاتی قرن بیست ویکم در ارتباط با پایداری شهر، چگونگی رشد و توسعه شهر در فضاست و بر این مبنا، مدیریت شهری ناگزیر به توسعه برنامه ریزی شده شهرهاست. در کشورهای درحال توسعه مانند ایران، در اغلب مدل های به کار گرفته شده برای توسعه نه در حد نظریه، بلکه در حوزه عمل، نوعی جدایی نگری و جدایی گزینی میان شهر و روستا وجود داشته است که ناشی از حاکمیت نگرش متمرکزگرایانه بخشی، بالا به پایین در فرایندهای برنامه ریزی بوده است.

شهرک سازی و ایجاد شهرهای جدید، شیوه ای در برخورد با مشکلات شهری، راه حلی برای مقابله با بحران شهرنشینی و رهایی از مسائل و مشکلات شهرنشینی قرن حاضر است. در کشور ما گذار از اقتصاد کشاورزی به اقتصاد صنعتی موجب پایه گذاری صنایع سنگین و نیمه سنگین در مناطق شهری بزرگ و درجه یک و دگرگونی ساختار اقتصادی - اجتماعی این شهرها شده است. از این رو، ایجاد شهرهای جدید به عنوان جاذبه بخشی از جمعیت و فعالیت های اقتصادی در کاهش مشکلات زیست محیطی مادر شهرهای اطراف خود اجرا شده است. دولت از دهه ۱۳۶۰ به تأسیس شهرهای جدید با هدف جلوگیری از سرزیر جمعیت، کاهش بار اقتصادی کلان شهرها، جلوگیری از رشد بی رویه شهرهای بزرگ، کاهش قیمت تمام شده واحدهای مسکونی، توزیع بهینه جمعیت و ... اقدام کرد.

برای مثال کلان شهر تهران با رشد روز افزون، گسترش همه جانبه و بی برنامه کالبدی، ناپایداری را بر پیکره زیست محیطی اطراف خود وارد کرده است. یکی از راهکارهای اندیشیده شده در آمایش سرزمین برای تمرکززدایی و بازتوزیع جمعیت و امکانات، توسعه شهرها و احداث شهرک های جدید در اطراف مادر شهرها است که باید معیارهای زیست محیطی، اجتماعی-اقتصادی، کالبدی، فاصله جغرافیایی و غیره در مطالعات آن لحاظ شود تا به معضلات زیست محیطی منجر نشود.
مهم ترین مسئله در آمایش سرزمین اتحاد یک سیاست ملی اسکان جمعیت در سطوح مختلف شهر، روستا و جامعه عشایری کشور است. در واقع، آمایش سرزمین به جمعیت و فضا، مدیریت فضا شامل نظام گره ها، شهر و آبادی ها، از لحاظ کارکرد، نظام شبکه های ترابری میان شهر و روستا و کاربرد زمین توسط فعالیت های مختلف است، توجه می کند.

لزوم شهرک سازی و ایجاد شهرهای جدید در الگوی شهرسازی

پدیده شهرهای جدید ایران در سـال های اخیر عمدتاً در جهت جذب جمعیت، مکانیابی شـده و شکل گرفته اند. در واقع در مکانیابی شهرهای جدید، دو هدف موازی پیگیری می شود؛ اول: تمرکز زدایی از کلان شهرها و دوم مرکز گرایی در نواحی و مناطق عقب مانده و محروم اما دارای قابلیت های توسعه، که منجـر بـه ایجـاد کانون هـای جدیـد توسـعه در مناطق شهری شهرهای بزرگ یا کلان شـهرها در نقـش واسطه بین شهرهای کوچک تر از یک طـرف و از طـرف دیگر ضمن جذب افـزایش جمعیـت شـهرهای بـزرگ، جمعیت مهاجر به کلان شهر و از شـهرهای کوچـک را نیز جذب می نماید.
در واقع در مکانیابی شهرهای جدید، دو هدف موازی پیگیری می شود؛ اول) تمرکز زدایی از کلان شـهرها؛ دوم) تمرکز گرایی در نواحی و مناطق عقب مانـده و محروم اما دارای قابلیتهای توسعه. از جمله دیگر عوامل در شکل گیری شهرک ها و شهرهای جدید در ایران عوامل توسعه اقتصادی و یا شکل گیری صـنایع در مناطق مختلف می باشند که شهرهای جدیـد در ایـن راستا جهت سامان بخـشی بـه اسـکان شـاغلین وابـسته مستقیم و غیرمستقیم صنایع یا مناطق تجاری و...، شـکل مـی گیرنـد و بـا ایـن عملکـرد ضـمن دور بودن از تأثیرات منفی شهرک های شرکتی، عامل روانی و کالبـدی مهمی را جهت تـشویق و جـذب نیروهـای کارشناسـی داشته اند.
مسئله بلایای طبیعی نیز همواره در سـطح کـشور مطرح بوده و خواهد بود و لـذا یـک شـهر جدیـد در مواقع لـزوم مـی توانـد به یک عنوان گزینه یا محل اسکان موقت یـک شـهر بحران زده را به نحو مناسب در موقعیـت جدیـد اسکان دهد.

بنابراین در راستای ایجاد شهرک ها و شهرهای جدید باید این سوالات را بپرسیم:

  • کدام مناطق برای ایجاد و توسعه شهرک ها و شهرهای جدید مناسب است؟
  • مهم ترین شاخص های مکان یابی محلی، منطقه ای و ملی اثرگذار بر ایجاد شهرهای جدید کدامند؟
  • آیا می توان به راهبردها و مدیریت یکپارچه فضایی درون منطقه مورد نظر دست یافت؟
آدرس کوتاه شده: